حواشی عزاداری
يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۰۲ ق.ظ
۱. بعد از مراسم خاکسپاری وقتی همه اصرار میکردن از سر مزارش بلند بشم وقتی دونه دونه برای تسلیت میومدن خانم همسایه اومده میگه صورت دخترش مثل من جوش زده و دخترش افسردگی گرفته من چجوری با جوش های صورتم کنار اومدم دلم میخواست بزنم لهش کنم و فقط با نهایت اخم نگاهش کردم و خودمو کنترل کردم همیشه همین قدر نفهم هست
۲. عمه ی بزرگم رفتارایی نشون داد که همه رو ناراحت کرد و چقدر خوشحالم عروسش نشدم در واقع همون مقدار محبتی که تو دلم بود از بین برد
۳. با زن اون پسر عمه که برای من و دوست پسر عمه دردسر درست کرد ظاهرا اشتی کردم ولی ته دلم همچنان تنفر هست
۴. دعا کنید برام اروم بشم بی تابم و عصبانی...
۹۷/۰۲/۰۹