بیشعور نباشیم
چهارشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۵۵ ق.ظ
سلام ... دیروز اومدم مشهد و مستقیم رفتم کلاس زبان و شب خونه عموم خوابیدم راستش کلی خواب بد دیدم و تو خواب جیغ جیغ کردم صبح پا شدم بیام دانشگاه دیدن یکی از دوستام قرار بود اون نه بیاد دانشگاه تا ده کاراش بکنه من ده برم پیشش تا دوازده بحرفه بعد من دوازده برم پیش یکی دیگه از دوستام ولی خانم یازده تشریف اورده رفته دنبال کاراش خب وقتی زنگ میزنید به ادم که من باید حتما تو رو ببینم و دلم داره میترکه و باید باهات درد دل کنم شعورت بکشه ادم یک ساعت منتظر نگه نداری منم الان تو تریا دارم یخ میزنم و چرت میزنم
۹۶/۱۱/۱۱